زمینه و هدف: سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری نقش اساسی در تنظیم هیجانات دارند و وجود اختلال در هریک از این سیستم ها می تواند منجربه بروز ناتوانی هایی در افراد شود. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی شکوفایی براساس سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجیگری شخصیت تاریک در دانشجویان دوره دکتری رشته های علوم انسانی صورت گرفت. روش بررسی: این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی از نوع مدل سازی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان رشته علوم انسانی مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 1621 نفر تشکیل دادند. از بین آن ها 770 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده های لازم از پرسش نامه شکوفایی (سلیمانی و همکاران، 1394) و پرسش نامه شخصیت تاریک جونز و پالهس (جونز و پالهس، 2014) و پرسش نامه سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری کارور و وایت (کارور و وایت، 1994) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در سطح معناداری 0٫, 05 و در نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 22 صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، اثر کل سیستم بازداری رفتاری بر شکوفایی (0٫, 001>p، 0٫, 445-=β, ) و سیستم فعال سازی رفتاری بر شکوفایی (0٫, 001>p، 0٫, 669=β, ) معنادار است؛ همچنین شاخص های نکویی برازش حاکی از برازش مناسب مدل است (2٫, 98=X2/df و 0٫, 901AGFI= و 0٫, 898GFI= و 0٫, 908CFI=، و 0٫, 079=RMSEA). نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد، مدل سازی شکوفایی براساس سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجیگری شخصیت تاریک از نظر آماری معنا دار بوده و مدل از اعتبار لازم برخوردار است.